دلتنگی بعد از مهاجرت: چه عواملی باعث تشدید مشکل می شود؟

مهاجرت به هر دلیل و در هر شرایطی که باشد، در هر حال سخت است. هر کس به شما غیر از این بگوید دروغ می گوید. هر چند مدتی که از مهاجرت بگذرد همه چیز بهتر می شود، اما برای رسیدن به این نقطه مراحل سخت زیادی پیش روی فرد است. یکی از آنها دلتنگی بعد از مهاجرت است. پیش از این کمی در مورد دلتنگی برای وطن و تحلیل های روانشناسی مرتبط با آن صحبت کردیم. بهتر است قبل از پرداختن به راه حل های رفع دلتنگی به کارهایی تمرکز کنیم که اوضاع روحی شما را در این شرایط بدتر می کنند.

دلتنگی بعد از مهاجرت: آن را قبول کنید:

بزرگسالان فکر می کنند چون بچه نیستند حق احساساتی شدن ندارند. همه چیز را یا در خود می ریزند یا انکار می کنند. فراموش نکنید که عواطف بشری سن و سال ندارد. از اینکه دلتنگی خود را قبول کنید و به دیگران ابراز کنید شرمنده نباشید. حرف زدن در چنین شرایطی بسیار بهتر از نشستن گوشه یک اتاق دلگیر و در خود ماندن به شما کمک می کند. با دوستان و آشنایان خود تماس بگیرید و به آنها ابراز علاقه کنید.

زیاده روی نکنید:

هر چقدر هم که دلتنگی بعد از مهاجرت برای خانواده و آشنایان طبیعی باشد، فراموش نکنید که قرار است از این مرحله بحرانی گذر کنید و به ثبات روحی و فکری برسید. اینکه کار و زندگی خود را رها کنید و دائما در حال تماس با والدین یا دوستان خود باشید، جز بدتر کردن اوضاع کمک چندانی نمی کند. متعادل باشید. پس از مدتی تماس های هر روزه را به تماس های یک روز در میان تبدیل کنید. همین مقدار تماس را نیز برای برخی افراد مانند دوست صمیمی قدیمی به یک بار در هفته کاهش دهید. قرار است شما با شرایط فعلی خود کنار بیایید و با افراد جدیدی آشنا شوید. چسبیدن به آدم های گذشته شما را از ملاقات با آدم های جدید دور می کند.

از ایده آل سازی گذشته خود دست بکشید:

اغلب افراد وقتی دلتنگ می شود، شروع به ایده آل سازی کشور و هم وطنان خود می کنند و همه چیزهای بد را فراموش می کنند. «در ایران مردم صمیمی تر بودند.» «وقتی در کوچه راه می رفتم می توانستم به هر کسی سلام کنم و پاسخی گرم بگیرم. اما اینجا نمی شود چنین کاری کرد.» حتی اگر این گفته ها درست باشد، مردم هر کشوری بدی های خود را دارند. اما این چیزها وقتی در حال ایده آل سازی کشور خود هستید به ذهنتان نمی رسد. مثلا به این فکر نمی کنید که قبلا از همین سلام و احوال پرسی های گرم در کوچه، وقتی صحبت به مسائل خصوصی و خانوادگی شما کشیده می شد، چقدر متنفر بودید. اما حالا همه چیز را فراموش کرده اید و همه چیز وطن برایتان خوش آیندتر است: «چمن های کشورم سبزتر از اینجا بود!» کمی دلتنگی و یاد از گذشته بد نیست، اما چسبیدن به گذشته زمانی شما را دچار مشکل می کند که از قدردانی از آنچه حالا به دست آورده اید و دیدن تجربه ها و افراد جدید باز بمانید.

منزوی نشوید:

دلتنگی بعد از مهاجرت فقط برای شما پیش نیامده است و قرار هم نیست خود به خود از درون شما بخار شود و به هوا برود. برای رفع این حالت هیچ کس جز خودتان نمی تواند کاری بکند. اگر دائما در خانه بنشینید و حسرت خوشی های قبل را بخورید و از مقابله با سختی های این راه خودداری کنید، تنها از موفقیت دور می شوید. از خلوت خود و لابه لای آلبوم های عکس بیرون بیایید و وارد اجتماع شوید. گذشته رفته است و حالا باید آینده را بسازید. پس هر چه قدر هم که سخت باشد، برای ملاقات با آدم های جدید خود را آماده کنید.

منبع

lifehacker

, ,
Share:

مایل به ثبت دیدگاه هستید؟

Your email address will not be published. Required fields are marked *